close

تحلیل فیلم the Last Duel (2021)

logo


تحلیل فیلم the Last Duel (2021)

"آخرین دوئل" (2021)

سطح کیفی : 10/7.5

تراژدی تلخ پنهان پشت پایانی ظاهرا پیروزمندانه

فیلمنامه با وجود این که میتوانست در یک سری جزئیات پخته تر باشد فیلمنامه ای به شدت قوی ، پخته و فکر شده است و به نوعی مهم ترین نقطه قوت فیلم محسوب می شود.

فیلم روایت کاملی از یک اتفاق از چندین دیدگاه مختلف است. دیدگاه همه نسبتا کامل و بی نقص است و تناقض یا اشتباه سهل انگارانه ای در متن فیلم دیده نمی شود.

کارگردانی اثر هوشمندانه و فکر شده است و انقدر زیبا و باجزئیات به روایت این داستان زیبا می پردازد که مخاطب بدون لحظه ای پلک زدن و با اشتیاق سه بار از سه دیدگاه مختلف یک اتفاق دردناک را می بیند و بررسی می کند و با آن ارتباط برقرار می کند. تدوین و طراحی صحنه و لباس و تمام جزئیات در هارمونی متعادلی با نوسانات احساسی کاراکتر حرکت می کند و سمفونی کلاسیک جذابی را شکل می دهند که حتی اگر چیز جدیدی به مخاطب نشان ندهد چنان دقیق و بی نقص است که نمی توان زیبایی اش را انکار کرد.

روایت فیلم پتانسیل جالب و هنرمندانه ای دارد و آن این است که بیشتر از 6-7 نقطه در فیلم وجود دارد که اگر فیلم از همان جا تمام شود باز هم کامل است و تمام چیزی که میخواسته را بیان کرده اما با این حال مخاطب را وادار می کند که باز هم به شنیدن و دیدن ادامه دهد و تا آخرین لحظه با اشتیاق منتظر اتفاقی تازه باشد. اتفاقی که هیچوقت قرار نیست بیفتد.

بازی ها بازی های پخته و مناسبی بود با این حال می توان گفت بهترین بازی را از جودی کامر" در نقش بانو مارگریت می بینیم و بقیه بازی ها صرفا ادای نقشی استاندارد برای پیش برد داستان هستند.

"نکته جالب این که در تاویلی فلسفی-زبان شناسانه می توان گفت که کاروژ به یاد آورنده لغت courage به معنی جرئت و شجاعت و له گری (به معنای خاکستری) به یاد آورنده لغت های خاکستری و طمع (greed) هستند. اسم مارگریت به معنای مروارید و گل مروارید است. مجموع همه این ها با توجه به طراحی رنگ لباس های آن ها (آبی برای له گری ، نارنجی برای کاروژ و سبز و صورتی (رُز) برای مارگریت که از خانه ای با ترکیب رنگی سرخ و خاکی زاده می شود به نوعی تصویربندی شاعرانه ای از جسم و غریزه ای وحشی و حیوانی (کاروژ) و سر(ذهن)ی سیاستمدار و طماع (له گری) ارائه می دهد که برای به دست آوردن قلب (مارگریت) دوئل می کنند و در انتهای تمام این پیکار ها قلب را با لباسی سیاه می بیینیم که در انتخابی مکرهانه مغلوب جسم و غریزه می شود."

فیلمبرداری و قاب بندی ها به اندازه داستان شاعرانه و هنرمندانه نیستند اما غلط هم نیستند بلکه مثل اکثر پارامتر های فیلم در سطحی قابل قبول قرار دارد.

در نهایت می توان گفت که فیلم از لحاظ فرمی فیلمی کاملا استاندارد و بی نقص است و از لحاظ کیفیت ساختاری متناوبا روی مرزی درست در میان سینمای متوسط و فوق العاده نوسان می کند.

 

 

 

فیلم  از لحاظ محتوایی شکل دقیق و زیبا و هنرمندانه ای از پرداختن به مسئله های اساسی اجتماع امروزه از جمله حقوق انسان است.

علی الخصوص حقوق زن و در معنای عام تر مفهوم کلی حقوق انسان

زن در میانه جنگی قرار گرفته که هم برد و هم باخت برایش یکسان است و هیچکدام قرار نیست شرافتی که به ناحق از دست داده را به او بازگرداند ؛ شرافتی که حتی مدت ها قبل از اتفاق افتادن این تجاوز از او گرفته شده.

و این موضوع تنها محدود به زن نیست بلکه دقیقا با اسلوب درام تاریخی نشان دهنده تلخی تفکرات متعصبانه و ناآگاهانه و غیر انسانی است که آزادی را از انسان دریغ می کند و نه از حکومت ها و سیستم های کلان بلکه از خود خود انسان و اجتماع شروع می شوند.

می بینیم که اولین محصور کننده زن تفکرات خود او و ظلم خود او نسبت به خودش و دومین محصور کننده او نگاه دوستان، خانواده و حتی شوهرش به مسئله شرافت و آزادگی و در یک کلام انسانیت اوست که هردو این ها در صحنه تقابل او با مادرشوهرش به خوبی نمایش داده می شوند

و در  آخر حکومتی که جامعه را در این فکر محصور می کند چرا که خود جامعه این تفکر را پذیرفته و تصمیم بر اجرای آن دارد.

ما در روایت آخر از نگاه زن چیز هایی را می بینیم که هیچکدام از روایت های قبلی به جزئیات آن دقت نکرده اند. اتفاقات کوچک و معنی داری که گره های بسیاری را باز می کنند و به برقراری ارتباط هرچه بیشتر مخاطب با کاراکتر و حتی درون خودش منجر می شوند. اتفاق های کوچکی مثل اصرار کاروژ بر جهیزیه در شب عروسی ، تقابل با مادرشوهر ، باور نشدن ، شنیده نشدن و حتی تحقیر شدن توسط نردیک ترین دوست ها و و و ...

می بینیم که شوهر تنها برای حفظ غرور و عقیده ابلهانه اش تنها مدتی پس از این اتفاق دردناک و درست در زمانی که زن فقط به شنیده شدن و محبت و بازیابی عواطف و اعتماد به نفسش نیاز دارد عملا دوباره به او تجاوز می کند. که البته بعد ها منجر به نجات جانش می شود اما چیزی را در وجود او از بین می برد که هرگز قابل بازیابی نیست و دردناک تر آن که حتی کسی به آن فکر نمی کند که چه اتفاقی افتاده.

می بینیم که همه برای حفظ مفاهیم مبهم و بدتعریف شده ای  به نام غرور و پاکدامنی با هم می جنگند در حالی که هیچکدام توان درک و دریافت حقیقتی که در حال اتفاق افتادن در وجود زن هست را ندارند.

می بینیم که در نهایت زن خودش را و ایمانش را از دست می دهد و به زندگی بی رویایی در میان مردم غریزه زده باز می گردد.

 

به قلم تحلیلگر فوکوس (سیدسیاوش مصطفوی)

 


ثبت نظر

 

 نمادها و درگاه ها

 

 

 خبرنامه

 

با عضویت در خبرنامه ایمیلی فوکوس ضمن دریافت بروز ترین مقالات از زمان برگزاری جشنواره ها با خبر شوید.

 

       

 

 

 

 

 خبرنامه

 

با عضویت در خبرنامه ایمیلی فوکوس ضمن دریافت بروز ترین مقالات از زمان برگزاری جشنواره ها با خبر شوید.

 

 

      ثبت جشنواره   

 

 نمادها و درگاه ها

 

 

 

 

فوکوس ، دریچه دنیای حرفه ای ها

 

"فوکوس فستیوال" شاخه ای از مجموعه "فوکوس فیلم" است که به صورت تخصصی در حوزه ایجاد فضای تعاملی حرفه ای در مقیاس جهانی برای آثار سینمای ایران فعالیت می‌کند.

 

 

 

    

کالای شما به سبد خریدتان اضافه شد

تعداد